فریاد از این دل فریاد

می خوام از عشق بنویسم از خون دلهایی که بهم داد از رنجنامه ی یکی از دو خط موازی که ... از اشک و گریه های شبانه ام و از اینکه ...

فریاد از این دل فریاد

می خوام از عشق بنویسم از خون دلهایی که بهم داد از رنجنامه ی یکی از دو خط موازی که ... از اشک و گریه های شبانه ام و از اینکه ...

سنگ صبور غم هام

 

بدون شرح: 

 

رفیق من سنگ صبور غمهام
به دیدنم بیا که خیلی تنهام
هیشکی نمی فهمه چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم
مجنونم و دل زده از لیلیا
خیلی دلم گرفته از خیلیا
نمونده از جوونیام نشونی
پیر شدم پیر تو ای جوونی
تنهای بی سنگ صبور
خونهء سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست
اگر چه هیچ کس نیومد
سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش
طاقت بیار و مرد باش  
تنهای بی سنگ صبور
خونهء سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست
اگر بیای همونجوری که بودی
کم میارن حسودا از حسودی
صدای سازم همه جا پر شده
هر کی شنیده از خودش بی خوده
اما خودم پر شدم از گلایه
هیچی ازم نمونده جز سایه
سایه ای که خالی از عشق و امید
همیشه محتاج به نور خورشید
تنهای بی سنگ صبور
خونهء سرد و سوت و کور
توی شبات ستاره نیست
موندی و راه چاره نیست
اگر چه هیچ کس نیومد
سری به تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش
طاقت بیار و مرد باش

 


داشتیم زندگی مون را می کردیم که... عشق آمد

یا لطیف 

 

که اینطور؟... داشتم زندگی مو می کردم ، داشتی زندگیتو می کردی... ها؟  

باشه... باشه عزیز. 

 

عشق آمد و میدانم در خویش نمی مانم

در تابش جاویدش ، گم می شود ایمانم

از من خبری از«من»اینک زچه می پرسی

چون قطره ی بارانی حیران و پریشانم

در اشک نمی گنجم، در شعر نمی پایم

پر شور تر از اینم ،شفاف تر از آنم

هم وزن شکوفایی ،بر شاخه ی شیدایی

دیوانگی دل را بر گوش که بر خوانم؟

این پنجرهء عادت ،آبی شو از این فرصت

تا مژدهء سرخش را در شهر بگردانم

عشق آمد و میدانم در سینه نمی ماند

پرواز خیال است او بر پهنهء حرمانم

چون حادثهء رویا ، مهتابی و بی پروا

زیباست عبور او از گوشهء کتمانم

عشق آمد و می دانم وقتی که گذشت از من

از شعر شوم جاری در خاطره می مانم  
 
*** 
 
برای پشیمونی کمی دیر نیست؟؟؟ 

یه ای کاش بد...


بعضی وقتها با اینکه می دونم آرزوی بدیه ولی میگم



کاش عاشقت نمی شدم